از کودکی از باز کردن پلاستیک های خرید که گره کور میخوردند نفرت داشتم، به دنبال قیچی میدویدم و در یک چشم به هم زدن آن را باز میکردم. حالا هم هر زمان به گره ی کوری بر میخورم، آوای زیبای پدرم طنین انداز میگردد:
"از شر گره های کور زندگی نمیتوان با قیچی خلاص شد؛ صبر و مبارزه میباید کرد."
پرنیان
۲۴ فبروری ۲۰۱۶
کابل